|
روزی روزگاری تو روم باستان یه یارویی به اسم کلودیوس دوم بود.این یارو که اتفاقا امپراطورم بود، حسابی عاقل و فهیم بودش... اینقدر که دستور میده سربازها نباید ازدواج کنن وبایدعضب اوقلی بمونن چون از نظرش مجردا بهتر می جنگیدن اما از بد شانسی این یارو عاقد(کشیش)مهربونه که اسمش ولنتاین بوده رو میگرن میندازنش زندان.(آخی این یارو ولن جون که از بس واسه مردم خطبه عقدخونده هوایی شده،به خاطر کمبود امکانات(کمبود دختر) عاشق دختر زندانبان میشه در رابطه با سفندارمذگان یا ولن تاین ایرانی: در ایران باستان، نه چون رومیان از سه قرن پس از میلاد، که از بیست قرن پیش از میلاد، روزی موسوم به روز عشق بوده‌است. در تقویم ایرانی دقیقا مصادف است با ۵ اسفند که در گاهشماری کنونی برابر است با ۲۹ بهمن، یعنی تنها 4 روز پس از روز ولنتاین. این روز سپندارمذگان یا «اسفندارمذگان» نام داشته‌است. دیدین یه عده میگن ولنتاین دیگه چیه،خارجیه،فرهنگ غربیه در جواب اونا باید بگم نخیر از این خبرا نیس مال ما خیلی قبل تراز غربیا بوده درضمن چه اشکالی داره به بهونه این روزبه هم گل وکادو بدیم وبه یاد بیاریم چقدر همدیگر رو دوست داریم.
نظرات شما عزیزان: یک دوست
 ساعت19:43---12 اسفند 1391
خیلی زیبا بود
پاسخ:tnx 
 |
|||||||||||||||||||||||||
تبادل
لینک هوشمند
خبرنامه وب سایت:
(اینم حرفیه)حالا این وسط مسطا یه یاروی دیگه ای بوده بس رمانتیک ودلش به حال این عاشقایی که از بد روزگار سرباز از آب دراومدن می سوزه وچون عاقد تشریف داشتن ودستشان برای کمک باز،هیچی دیگه یواشکی براشون خطبه عقد رو می خونده(مثه اینکه تو خارج قدیما مردم به عقد اعتقاد داشتن
)
)
(یکی نیس بگه این دختره اون جا چیکار میکرده)خوب دیگه باید عاشق یکی می شد که ما هرسال به بهونش لاو بترکونیم
این از این .خوب کلودیوس جون از اون جایی که خیلی فهیم بودن ومی خواستن یه بهونه واس مابتراشن و اسم ولنتاین رو جاودانه کنن گفتن ولن رو اعدام کنن.واین بود ماجرای ولنتاین